حماس و مردم غزه آرام نمیگیرند مگر اینکه انتقام ۷۰ سال زجر، بی کسی، آتش، ترس، جدایی، غم و بی عدالتی را بگیرند.
زهرا زنگنه؛ دیدن مادری که خون گریه میکند و پدری که عروسکهای فرزند خردسالش را به دست گرفته و سرگردان و مبهوت دنبال جنازهاش میگردد از بدترین و تراژیکترین صحنههایی است که میتوان در قاب تلویزیون دید و از درون شکست.
فقط یک مادر میتواند صدای ناله کودک غلتان در خون را بشنود و درد بکشد؛ فقط یک پدر میتواند حاصل سالها عمرش را به صورت آوارهایی تلمبار روی هم ببیند و از درون بشکند.
فقط خدا حال دل آن کودک تنها را میفهمد که از روزی که به دنیا آمده جز جنگ و خونریزی ندیده و حالا هم تنها باید به جنگ با سرنوشت برود.
مگر تا کجا میتوان دوام آورد؟
یک کودک بی پناه بدون نازکش و پر درد، سرنوشت این کودک چگونه خواهد شد؟ آری! قطعا مانند هزاران هزار کودک فلسطینی که سالهاست یتیم شدند بزرگ خواهد شد و سنگ به دست، میجنگد.
دیدن چشمهای منتظر و نگران کودکی که در بین زنان هراسان به دنبال مادرش میگردد تا یک دل سیر گریه کند و آرام شود دیوانهات میکند، مادری که دیگر گرمای آغوشش را نخواهد داشت.
تصور این صحنهها غیر ممکن است چه برسد به اینکه خودت آنها را لمس کنی و ببینی؛ مگر میشود این صحنهها و آدمها را دید و هیچ نگفت و سکوت کرد؟
بالاخره روزی میرسد که دیگر شعار «مبارزه تا آزادی قدس» به گوش نمیرسد چرا که فلسطین به زودی از این تونل وحشت عبور میکند و به نور و آزادی میرسد و دعا برای آزادی فلسطین به خاطرهای دور تبدیل خواهد شد.
حماس و مردم غزه آرام نمیگیرند مگر اینکه انتقام ۷۰ سال زجر، بی کسی، آتش، ترس، جدایی، غم و بی عدالتی را بگیرند.
- نویسنده : زهرا زنگنه