روحانی، رزمنده بسیجی، مبلغ، استاد حوزه، نقاش، کشتیگیر، نویسنده، ژیمناستیک کار، بدنساز، تکواندوکار، فیلمساز، کاراته کار، بازیگر، استاد دانشگاه، طراح صحنههای رزم سینما، مربی ورزشی و سخنران!
حسین طالبعلی؛ شاید باورتان نشود یک نفر بتواند جمع این تخصصها را داشته باشد. ولی هست. در همه آنچه گفتم هم متخصص است و هم اثرگذار!
با وی که همنشین می شوی و از زندگی پربارش می شنوی و آثارش را می بینی؛ تازه معنای خواستن توانستن است را به خوبی درک می کنی.
شخصیتی که نقش اصلی زندگیش را تبلیغ دین در کسوت روحانیت برگزیده ولی از هر فرصتی و هنری برای پیشبرد این هدف عالی بهره برده است.
گاهی در لباس ورزش، گاهی در لباس هنرمندی نقاش، گاهی هم بازیگر سینما!
تبلیغ دین برای او سن و سال و زمان و مکان نمی شناسد. گاهی در لباس روحانی بالای منبر است، گاهی در لباسی کودکانه در میان خردسالان و گاهی هم در مقابل دوربین در نقش هایی متفاوت. گاهی در قم، گاهی در شهرها و روستاهای دورافتاده کشور، گاهی هم در هند، عراق، لبنان و ترکمنستان به دنبال ترویج دین اسلام.
هر جاهم برای دفاع از دین احساس وظیفه کرده اسلحه دست گرفته و عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شده! زمانی در جبهههای جنگ علیه صدامیان، زمانی در جبهه لبنان علیه اشغالگران صهونیست و زمانی هم در عراق علیه حرامیان داعشی!
حجت الاسلام والمسلمین حسین صبوری آخوند همه فن حریف و نمونه یک آتش به اختیار واقعی است!
به عنوان یک تحصیلکرده حوزوی چه سوابقی در کارنامه علمی خود دارید؟
بنده متولد ۱۳۴۰ در شهر مقدس مشهد هستم و هماکنون ۶۲ سالگی عمرم را سپری میکنم. بعد از اخذ دیپلم در سال ۵۷ وارد حوزه علمیه قم شدم و ۳۸ سال است که حوزوی هستم. درس خارج فقه را طی کردم که معادل مدرک دکتری است.
در حوزه علمیه منطق مظفر و در دانشگاه نیز ۱۰ ماده درسی مانند معارف، انقلاب اسلامی و ریشهها، تاریخ اسلام، اخلاق، مبانی جامعهشناسی، متدولوژی، هنر عملی و ورزش را سالها تدریس کردم.
۵۰ عنوان کتاب تألیف کردم که ۱۳ عنوان با موضوع ورزش بوده و همگی چاپ شده است. از جمله مهمترین آنها میتوانم به کتاب «ورزش در اسلام» اشاره کنم که از ۲۸ سال پیش تا امروز به عنوان مرجع تمام پایاننامههای کارشناسی ارشد تربیتبدنی در زمینه ورزش از نگاه دین استفاده میشود. «اصول عمومی تربیتبدنی بانوان» کتاب دیگر من است که بهعنوان متن درسی حوزههای علمیه خواهران کشور سالهاست مورداستفاده قرار گرفته است.
در بحث زبانهای غیر ایرانی نیز به زبان ترکی، عربی فصیح، عربی لهجه عراقی و انگلیسی مسلط هستم.
در نقش حضرت حمزه در سریال راه بهشت
در چه ورزشهایی تخصص دارید و در ورزش حرفهای چه دستاوردهایی کسب کردهاید؟
از سال ۵۰ تاکنون نزدیک به ۴۸ سال است ورزش حرفهای میکنم و حدود ۳۰ سال است مربی کاراته هستم. نگاهم در تداوم ورزش بعد از طلبگی این بود که یکی از بهترین ابزارها برای تبلیغ دین ورزش است. بهعنوان مثال وقتی در جمعهای دانشآموزی یا دانشجویی حاضر میشوم و دانش آموزان و دانشجویان علاوه بر طلبگی تخصص و مهارت بنده در ورزش را میبینند نگاهشان به روحانیت متفاوت میشود و بسیار راحتتر حرفهایم را میشنوند و میپذیرند.
بنده در ورزشهای کشتی، بدنسازی، باستانی و بیشتر از همه ژیمناستیک مهارت دارم. بعد از شکستن دستم در ژیمناستیک وارد ورزشهای رزمی شدم. سال ۵۹ تکواندو را شروع کردم و چون مربی ارتشی داشتیم و با رفتن وی به مأموریت کردستان بدون مربی ماندم از سال ۶۰ ورزش را با کاراته ادامه دادم و تاکنون نیز با آن مأنوس هستم. در کاراته دو سیستم کنترلی و غیر کنترلی وجود دارد که بنده به هر دو مسلط هستم. کمربند مشکی دان ۶ دارم و در ماههای آینده دان ۷ را دریافت خواهم کرد که در همه دنیا رده بسیار بالایی است.
در این رشته قهرمانی در مسابقات استانی، کشوری و بینالمللی را در کارنامه دارم. در سال ۱۳۷۷ در مسابقات بینالمللی کاراته هندوستان مربی تیم اعزامی از ایران بودم و خودم نیز در آن مسابقات به رقابت با حریفان پرداختم که در نهایت تیم ایران مقام اول را کسب کرد و بنده نیز مقام دوم را از آن خود کردم.
در دهه ۷۰ حدود دو سال رئیس هیئت کاراته بزرگترین استان کشور که خراسان بزرگ بود بودم. در طول تاریخ کاراته خراسان بزرگترین موفقیت کاراته خراسان در زمان ریاست من اتفاق افتاد که در یک مسابقه آسیایی چهار ملیپوش از خراسان داشتیم که به موفقیت رسیدند که قبل و بعد از آن تا امروز چنین اتفاقی نیفتاده است.
۳۰ سال مربیگری ورزشی کردم و با ساخت سالن ورزشی درحالیکه خودم مستأجر بودم کار آموزش را ادامه دادم و بهتدریج در طبقه بالای آن خانهام را بنا کردم.
در سال های اخیر نیز در رشته پرس سینه در سه مسابقه شرکت کردم که دو مسابقه استانی بود و در هر دو در گروه پیشکسوتان اول شدم و یک مسابقه در ناحیه مرکزی کشور برگزار شد که در آن مقام دوم را کسب کردم.
شما عمل قلب باز انجام دادهاید. چه طور با این وضع به ورزش ادامه دادید؟
بله. سال ۱۳۸۷ عمل قلب باز سنگین انجام دادم که چهار رگ قلب من عوض شد ولی بلافاصله بعد از بهبود تدریس و ورزش را شروع کردم. شرکت در مسابقات وزنهبرداری و پرس سینه نیز بعد از عمل بود چراکه میدانستم مشکلی برای من پیش نمیآید و اگر ورزش را کنار میگذاشتم وضعیتم بدتر میشد.
اما ورزش را چند سال است که سبک انجام میدهم ولی تدریس را چون گذشته انجام میدهم تا تجربیاتم را در اختیار جوانان قرار دهم.
در زمینه هنر نقاشی نیز موفقیتهایی کسب کردید. در این زمینه چه تواناییهایی دارید؟
کارهنری را از کلاس اول راهنمایی با نقاشی شروع کردم و در تمام رشتههای نقاشی مانند طراحی، سیاهقلم، رنگروغن، مداد رنگی، آبرنگ و گواش کسب مهارت کرده و آثار متعددی دارم. زمانی در راهپیماییها تصاویر امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری را نقاشی میکردم و میفروختم. برای هیئتهای مذهبی نیز نقاشی «عصر عاشورا» اثر استاد فرشچیان را بزرگ میکشیدم تا در مجالسشان نصب کنند.
بیشترین فایده نقاشی برای من ابداع روش «قصه، نقاشی، انیمیشن» بهعنوان روشی جدید در کار تلویزیونی در دنیا در حوزه کودک بود.
شبکه ماهوارهای ولایت برنامه قصه نقاشی بدون انیمیشن را در ۵۲ قسمت از بنده ضبط و در مدت یک سال بهصورت هفتگی پخش کرد که مخاطبان زیادی را با خود همراه کرد.
خدا توفیق دهد میخواهم این روش را به طلاب دیگر آموزش دهم تا این کار جذاب در سطح وسیع مورد استفاده قرار بگیرد.
سینما یکی از علاقهمندیهای جدی شماست و در این حوزه فعالیتهای قابل توجهی داشتید که شاید از یک روحانی دور از انتظار باشد. چه زمان و با چه هدف به سمت این هنر گرایش پیدا کردید؟
کار سینما برای من بسیار مهم است. از اوائل پیروزی انقلاب اسلامی بر این عقیده بودم که بزرگترین ابزار کار فرهنگی و فکری برای تبلیغ دین فیلمسازی است. این عقیده زمانی در من شکل گرفت که به جرات میتوان گفت چنین دیدگاه و نظراتی بین حوزویان نسبت به سینما وجود نداشت. برای همین در سال ۱۳۶۸ نخستین انیمیشنم را با دوربین ۸ میلیمتری ساختم که فیلمهای آن برای چاپ به آلمان میرفت.
من در سه فیلم تاریخی مهم بازیگری و طراحی صحنههای رزمی انجام دادهام که مهمترین آنها فیلم «راه بهشت» به کارگردانی مهدی صباغ زاده بود که در آن افتخار داشتم نقش حضرت حمزه را در کنار بازیگرانی همچون امین زندگانی، نسرین مقانلو، رضا رویگری، الهام حمیدی و رامتین خداپناهی ایفا کنم. فیلمهای تاریخی «پناهنده» و «سیاهِ سفید» از دیگر فیلمهایی است که در آنها ایفای نقش کردم.
در حوزه فیلمسازی نیز دو فیلم بلند «ماجراهای پدربزرگ» و «انتقام مختار» را تولید کردهام.
ماجراهای پدربزرگ فیلمی در ژانر کودک و نوجوان است که در آن پدربزرگی که پلیس بوده برای نوهاش خاطراتش را تعریف میکند.
مهمترین قسمت فیلم مربوط به زمان آغاز جنگ تحمیلی است که عراق به ایران حمله میکند و مردان یک روستا همه به جبهه اعزام میشوند و پدربزرگ و چند نوجوان این روستا در مقابل دزدان ایستادگی کرده و درنهایت آنها را دستبسته تحویل نیروهای سپاه میدهند. داستان این فیلم الهام گرفته از واقعیتی در یکی از روستاهای خراسان شمالی است.
بنده قبل از سریال مختارنامه کتابی با عنوان «انتقام مختار» نوشته بودم و دوست داشتم بر اساس آن فیلمی بسازم. فیلم بنده در روایت اختلافاتی با مختارنامه دارد که به اعتقاد بنده داستان من به واقعیت نزدیکتر است. قالب این فیلم رئال ـ انیمیشن است که مراحل پایانی تولید را میگذارند.
موضوع دیگری که بنده به دلیل زمین ماندن آن ورود کردم مباحث عقیدتی بود که در این زمینه دو کار انجام دادم.
نخستین مجموعهای که ساختم «شبهای پیشاور» بود. این مجموعه بر اساس مناظره واقعی بین یکی از علمای شیعه در پیشاور پاکستان با عالمان سنی و وهابی بود که در ۲۸ قسمت ۳۰ دقیقهای تولید و در فضای مجازی منتشر شد.
حدود ۱۵۰ فیلم کوتاه یکدقیقهای نیز با موضوع مناظره کاملاً محترمانه و علمی یک جوان شیعه با یک جوان سنی بر اساس منابع مورد قبول اهل سنت تولید کردم و منتشر کردم که این پروژه همچنان نیز در حال انجام است.
این مجموعه به عربی بازسازی برای انتشار در جهان عرب بازتولید شده و در حال حاضر نیز با زیرنویس انگلیسی در حال بازنشر در فضای مجازی است و با استقبال خوبی نیز مواجه شده است.
دو فیلم مستند نیز خودم تولید کردم که یکی از حین عملیات آزادسازی شهر بیجی از دست داعش تولیدشده و دیگری با عنوان مستند «بیوهها» نگاهی نو به موضوع زنهای بدون شوهر کرده است.
دو فیلم مستند نیز از بنده ساختهشده که یکی در بحبوحه عملیات آزادسازی شهر بیجی تولید شد و در چندین جشنواره مقام نخست را کسب کرد و دیگری نیز از زندگی بنده به کارگردانی آقای یقینی بود که آنهم در بین ۶۵ مستند جشنواره توانست مقام دوم را کسب کند.
بهعنوان یک روحانی مبارز در جبهههای مختلف داخلی و جبهههای محور مقاومت حضور داشتید. دراینباره توضیح دهید.
در ایام جنگ ایران و عراق هرسال یکبار برای دفاع از ایران اسلامی به جبههها اعزام میشدم و در عملیاتها شرکت میکردم. در سال ۶۲ و ۶۳ به حزبالله لبنان اعزام شدم و فعالیت فرهنگی و در صورت لزوم نظامی انجام میدادم.
در سال ۹۴ نیز به همراه ۹ روحانی به عراق رفتیم و در عملیات آزادسازی شهر بیجی که پالایشگاه آن دست داعشی ها بود شرکت کردیم. در آنجا نیز قبل از عملیات به رزمندگان عراقی دفاع شخصی یاد میدادم تا در صورت درگیری فیزیکی بتوانند از خود در مقابل داعشیها دفاع کنند.
تا چه زمانی به فعالیت در حوزه فیلم و سینما ادامه خواهید داد؟ قصد بازنشستگی ندارید؟
بنده در این سن در ابتدای کار فیلمسازی هستم و برنامههای زیادی دارم. هنوز در فیلمسازی مبتدی هستیم و در اندازه توانم میخواهم در این عرصه یاد بگیرم و فعالیت کنم.
ممکن است خودم بهعنوان کارگردان فیلم نسازم ولی نوشتن فیلمنامه و بازی در نقشهای مذهبی بهویژه صحنههای جنگی را پیگیری خواهم کرد.
فضای حوزه در سالهای اخیر نسبت به فیلم و سینما تغییرات قابلملاحظهای را شاهد بوده. این فضا را بهعنوان یک روحانی که از نزدیک با آن درگیر هستید چگونه ارزیابی میکنید؟
فیلم و فیلمسازی در کار فرهنگی بهویژه برای انتقال مفاهیم دینی خیلی اثرگذار و مهم است و همین امر باعث شده حوزه علمیه و دفتر تبلیغات اسلامی نیز متوجه موضوع شوند و فعالیتهای خوبی را در این زمینه از تربیت فیلمساز تا برگزاری جشنواره شروع کنند.
امروز حوزه علمیه نسبت به ۳۰ سال پیش با روی بازتری با این هنر برخورد میکند و طلاب علاقهمند به کارهای هنری میتوانند با مراجعه به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه از کمک و راهنمایی این مرکز استفاده کنند.
بدیهی است نه در امر ورزش و نه در امر فیلمسازی برخورد بدی با من نشد و واقعیت این است که حمایتی هم صورت نگرفت و هر کاری انجام دادم بهصورت خودجوش بوده و هست.
شهید بهشتی و شهید مطهری نیز حوزوی بودند ولی خودجوش فعالیت کرده و خودشان را بهروزرسانی کردند تا به چنین جایگاه ویژهای رسیدند.
امروز فضای عمومی حوزههای علمیه بسیار بهتر از قبل شده و راحتتر از قبل میتوان این مسیرها را رفت و از زبان هنر برای تبیین آموزههای زیبای دین بهره برد.