یکم اکتبر از سوی شورای جهانی سالمندان، نهادی وابسته به سازمان ملل متحد به عنوان «روز جهانی سالمندان» نامگذاری شده است، احتمالا برای توجه بیشتر به این قشر از جامعه و نیازهای آنها برا گذران عمر!
اینکه کهنسالان در هر کشوری چگونه و به چه روشی اوقات فراغت یا در واقع بیکاری خود را میگذرانند، بستگی به امکاناتی که دولتمردان برایشان فراهم میکنند، فرهنگ جامعه و صد البته فرهنگ خانوادگی و فردی هر شخص دارد.
یادم هست در دوره دانشجویی و یک فصل تابستان، با یکی از هم دانشکدهایها در پارکی نشسته بودیم و درباره آزمون کارشناسی ارشدی که همان سال داشتیم صحبت میکردیم که گروه کثیری از پیرمردها را دیدیم، چند نیمکت آن طرفتر را قُرق کرده بودند و به بدترین وجه ممکن گذر عمر میکردند یعنی کاری در سطح نوجوانان تازه سر از تخم درآورده! رهگذران را دید میزدند و پرت و پلا میگفتند، دریغ از اینکه یکیشان کتابی یا روزنامهای دستش باشد یا حتی راجع به وضعیت اقتصادی و سیاسی و گرانی اجناس سخنی به میان آورد.
به دوستم گفتم بیچارهها را ببین، جایی نیست که بروند و احتمالا حقوق مناسبی هم ندارند یا اصلا حقوقی ندارند، گفت اینطورها هم نیست، به احتمال زیاد اینها در جوانی هم کارشان همین بوده، سر گذری یا در پارکی بنشینند و همین کارها را بکنند وگرنه کسی که در جوانی و میانسالی اهل کتاب و مطالعه یا هر کار دیگری باشد، در پیری هم همان کار را انجام میدهد کما اینکه همسایه ما پیرمردی است که نجار ماهری بوده، الان هم مغازهاش را جمع کرده و گوشه حیاط خانهاش، برای نوههایش چیزهای کوچک چوبی درست میکند و گاهی هم برای بچههای محل میسازد و درآمدی هم از این راه دارد.
دیدم حرفش بی راه نیست و حتی بیشتر مواقع، جوانانی که آن موقع همکلاسی یا هم دانشگاهی من بودند، کاری که انجام میدادند تداوم همان راهی بود که در کودکی و نوجوانی در پیش گرفته بودند و به احتمال زیاد، وقتی پیر میشوند هم انجام خواهند داد.
- نویسنده : صدرالدین فلاح