پلک زدنیست تا حریمت ای غریب‌ترین صاحب خانه عالم
پلک زدنیست تا حریمت ای غریب‌ترین صاحب خانه عالم

روی فرش‌های قرمز رنگ صحن نشسته‌ام؛ یک چشمم به گنبد و گلدسته طلایی رنگ شماست و چشم دیگرم به مردمی که به زیارتتان آمده‌اند. زمان زیادی تا اذان مغرب نمانده‌است و هر چه بیشتر می‌گذرد، صحن و فرش‌ها بیش از پیش شلوغ می‌شود.

 

زنی را می‌بینم که نایلونی از کیف سیاهش بیرون می‌کشد، گره‌اش را باز می‌کند و جلوی مردم می‌گیرد. شکلاتی بر می‌دارند و تشکر می‌کنند؛ یکدفعه دورش پر می‌شود از بچه‌ها و در چشم به هم زدنی نایلون پر از شکلاتش، خالی می‌شود.

چند وقتی بود مرا نطلبیده بودید و حسرت نشستن روی فرش‌های صحن و نگاه به گنبدتان را از من گرفته بودید؛ اما حالا برای تولدتان دعوتم کرده‌اید. جشن میلاد شماست و من هیچوقت انقدر حرم شما را شلوغ ندیده‌بودم.

صدای مولودی خوانی از پشت‌سرم بلند می‌شود و همه حواس‌ها را به خودش جمع می‌کند. سرم را بر می‌گردانم؛ دسته بزرگی از مردان دور هم جمع شده‌اند و یک‌نفرشان با صدای رسا، برای میلاد امام رضا (ع) مولوذی می‌خواند. آرام آرام مردم دورشان حلقه می‌زنند. رویم را برمی‌گردانم و دوباره محو گنبد و گلدسته می‌شوم؛ اینبار با نوای مولودی. سرم را بالا می‌برم تا تمام گنبد و گلدسته طلایی در مردمک کوچک چشم‌هایم جا شوند. چادرم سر می‌خورد و روی شانه‌هایم می‌افتد.

زنی صدایم می‌زند. در جعبه شیرینی را باز کرده و کنارم ایستاده است. تشکری می‌کنم و یک نان خامه‌ای بر می‌دارم. دور زن شلوغ می‌شود و می‌رود تا باقی شیرینی‌ها را بین زائران پخش کند. چادر گلدار سفیدم را روی سرم می‌کشم و شیرینی جشن تولد را می‌خورم.

چیزی که دور و برم می‌بینم، معنای همه چیز می‌دهد. این شلوغی‌ها، این همه نذری، مولودی خوانی‌ها، این همه مسافر… معنای عشق می‌دهد، معنای علاقه، معنای ارادت، معنای اعتقاد، معنای دوست داشتن… این‌جا، در صحن حرم، هر چیزی که می‌بینم هرکدام معنای خوبی می‌دهند.  هر معنایی به جز غریبی…

می‌گویند ستاره هشتمی که در ایران است، غریب است؛ اما من در اینجا، برای آقا غربت نمی‌بینم، همه عشق و وفاداریست. فکر می‌کنم اگر اینجا نبودند، تمام این مردمی که حالا و امروز به عشق میلادشان اینجا غلغله کرده‌اند، تمام این‌ها اگر اینجا نبود، در وطن خویش غریب بودند! چیزی که من می‌بینم غربت نیست… تولدی که این همه میهمان داشته باشد و خیلی‌ها برای اینکه نتوانسته‌اند بیایند، پای تلوزیون‌هایشان گریه کنند، نشان‌دهنده غربت صاحب مجلس نیست. این عاشقان نمی‌گذارند معنای غربت را درک کنید آقا، تولدتان مبارک.

 

  • نویسنده : سارا تقی‌زاده محمدی